جنگل بارانی
نوشته شده توسط : میکا

نم نم بارون بر خاک این جنگل بر درختان سبز بر گلهای وحشی صورتی و فرمز و نارنجی کوهها در مه مانند لباسی با پوشش سفید مانند نگهبانان بلند قامت در اوج آسمان جنگل سبز رو احاطه کرده و از دیدگان گناه پنهان ساخته تنها عشق به پاکی خواستار دیدن این جنگل پر رمز و رازه چرا یادم رفت به غیر از باران و صدای رعد آسای برق صدای پرندها حیوانات جیر جیرکها به گوش می رسه می شنوی گاهی صدای دارکوب گاهی صدای گنجشکها درختها  درختهای بزرگ   انقدر بزرگند که در مقابل آن به ضعف می ایی ، خدای من  ابرها دارن می رن اروم اروم و کوهها حوله سفید خود را بر می دارند و پوشش سبز خود را می نمایانند یواش یواش چراغ اسمون رگهایش را از لابه لای برگهای سبز شسته شده بر خاک مرطوب می اندازد و نوز طلایی از لای حوله سفید ابر بر جنگل می تابانند سبز ابی بنفش فرمز رنگین کمان قشنگبه مثل ابروهای رنگی صورت سبز چه زیبا می درخشه واقعا زیباست  همین جا می شینم و به ابرها در حال محو نگاه می کنم ابرها بزرگ می شن پخش می شن و ناپدید کاش همه غصه های بزرگ مثل ابرها ناپدید می شدند چشمها رو ببند و به صداها گوش یده

 

 





:: بازدید از این مطلب : 672
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: